مدیریت امور پردیس های استان مرکزی

در دانشگاه فرهنگیان استان مرکزی برگزار شد:

کرسی ترویجی با محوریت تبیین روش شناسی پژوهش استنتاجی ضرورت عقلی در فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی

به گزارش روابط عمومی دانشگاه فرهنگیان استان مرکزی، یکصدو بیست و یکمین کرسی ترویجی با محوریت تبیین روش شناسی پژوهش استنتاجی ضرورت عقلی در فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی به میزبانی استان مرکزی و با ارائه مهدی رضایی عضو هیات علمی دانشگاه فرهنگیان استان مرکزی روز یکشنبه مورخ 25 مهرماه 1400 در سالن کنفرانس پردیس شهید باهنر برگزار شد.

مهدی رضایی در این نشست به بیان مطالب زیر پرداخت:

 ساماندهی و یا سازماندهی رشته فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی همچون ماهیت هر علمی نیازمند یک روش‌شناسی دقیق در پژوهش آن رشته است به‌عبارت‌دیگر روش‌شناسی در گسترش هر علمی به‌عنوان یک ضرورت اولیه قلمداد می‌کند از سوی دیگر انجام پژوهش‌های فلسفی و تربیتی با رویکرد دینی دودی شیشه در میانه مقاطع تحصیلات تکمیلی و همچنین پژوهشگران و استادان این حوزه نیازمند شناخت یک روش‌شناسی دقیق در انجام چنین پژوهش‌هایی است افزون بر آن وجود پیچیدگی‌های روش‌شناختی در فرایند پژوهش‌های علمی در رشته فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی و وجود ابهام در کیفیت ارتباط میان مبانی و مؤلفه‌های تربیتی در تعلیم و تربیت اسلامی و همچنین وجود چنین رویکردی یعنی استخراج مبانی و استنتاج مؤلفه‌های تربیتی از دانشگاه فلسفه اسلامی در میان اندیشمندان حوزه باعث شد تا پژوهشی در حوزه روش‌شناسی پژوهش فلسفه‌ی تعلیم و تربیت اسلامی صورت گیرد که در این کرسی علمی ترویجی به تبیین آن پرداخته شد

در خصوص اهمیت و ضرورت این پژوهش این‌گونه می‌توان بگویم که اندیشمندان اسلامی و جهان غرب از ارسطو تاکنون به روش‌شناسی پژوهش اصالت حاجی در فلسفه تعلیم و تربیت و علم و اخلاق پرداختند در میان اندیشمندان مسلمان با بحث حکمت نظری و عملی در فلسفه و مسئله هست و باید در فلسفه اخلاق شاهد چنین رویکردی در پژوهش‌های فلسفی و اخلاقی و افزون بر آن فراهم‌سازی چارچوب فکری اندیشیدن پژوهیدن استنتاج متن‌های تربیتی و ساماندهی فرآیند استنتاج در فلسفه را می‌توان دز این حوزه برشمرد.

هدف اصلی این پژوهش را می‌توان به بررسی و تبیین روش‌شناسی پژوهش استنتاجی ضرورت عقلی و چگونگی کاربرد آن در استخراج مدلول‌های تربیتی از مبانی و گزاره‌های فلسفی و دینی در فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی نام برد بنابراین ما در این پژوهش ابتدا به شناسایی و تعیین ابعاد و ماهیت روش پژوهش استنتاجی ضرورت عقلی یا همان ضرورت به القیاس الی الغیر پرداختیم و در ادامه به شناسایی و تعیین و چگونگی به‌کارگیری این روش در حوزه مسائل آموزشی و تربیتی اشاره کردیم

 در این پژوهش ما از روش توصیفی تحلیلی و استنتاجی بهره بردیم که در بخش داده‌های اولیه از توصیف و تحلیل استفاده شد و در بخش تدوین الگوی روش‌شناسی استنتاج عقلی از روش استخراجی استنباطی و استنتاجی بهره بردیم

یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که استنتاج بایدها و نبایدها از هست‌ها و نیست‌ها و استنتاج منطقی است در استنتاج منطقی از بایدونبایدها نوع رابطه ضروری مبتنی بر علیت میان دو چیز بحث می‌کرد که در اصطلاح منطق به‌ضرورت در قیاس شهرت یافته است فیلسوفان اخلاق در بحث از ضرورت‌ها از ضرورت به مقیاس الغیر نام می‌برند و بایدهای اخلاقی را به ضرورت‌های اخلاقی تعبیر می‌کنند بنابراین بایستی به معنای ضرورت می‌آید که در مقابل حرمت و امتناع و عدم امکان آن است که به نبایستی تعبیر می‌گردد بنابراین رابطه ضروری منطقی میان هست ها و بایدها و نیست‌ها و نبایدها وجود دارد که از روش ضرورت عقلی حکایت می‌کند.

 در الگوی استنتاجی و ضرورت عقلی ابتدا ما از دانش فلسفه اسلامی در بخش‌های گزاره‌های هستی‌شناسی معرفت‌شناسی ارزش‌شناسی انسان‌شناسی و الهیاتی به استخراج گزاره‌هایی می‌پردازیم که در حوزه تعلیم و تربیت می‌تواند مفید باشد پس از استخراج این گزاره‌ها شاهد آن هستیم که مبانی فلسفی تعلیم و تربیت شکل می‌گیرند. استنتاج اهداف تعلیم و تربیت از مبانی می‌پردازیم بعد از استمنا و از رابطه میان مبانی و اهداف به استخراج اصول روی می‌آوریم در ادامه با ترسیم رابطه میان اهداف و اصول به استنتاج روش‌های تعلیم و تربیت می‌پردازیم در گام بعد با متن قرار دادن اصول تعلیم و تربیت و برای دستیابی بهروش‌های تربیتی به سراغ تکنیک‌های تعلیم و تربیت خواهیم رفت گفت یعنی فنون آموزش و تربیت؛ اما آنچه که در این زمینه بسیار مهم جلوه می‌کند کیفیت رابطه میان مبانی و مؤلفه‌های تعلیم و تربیت است که توجیه روش پژوهش آن بر منطق روش‌شناسی استنتاج ضرورت علل غیر استوار است

 آنچه که از این پژوهش و این کرسی نتیجه می‌گیریم این است که یکی از مؤلفه‌های رشد و تولید یک علم و روش‌شناسی پژوهش آن علم است. تعلیم و تربیت اسلامی به‌عنوان یک دانش میان‌رشته‌ای نیازمند چنین روش‌شناسی پژوهش ویژه‌ای است که در این مقاله و این کرسی به روش ضرورت به مقیاس عرقی تعبیر شد بنابراین هدف ما در این پژوهش ارائه الگویی در خصوص این روش و مراحل آن بود که معرفی شد.